پایه معماری غرب بر اساس بشر و خواسته های بشری برای رسیدن ب یک زندگی امن و خوب است. آنچه ک در این دیدگاه مهمترین ب نظر میرسد انسان است. در واقع فراهم کردن شرایط به گونه ای ک همه بر اساس محوریت انسان باشد. در این دیدگاه معماری بر اساس نیازهایی ک یک انسان در این دنیا دارد و همچنین برای رشد و تعالی اش در این دنیا ساخته میشود.
از قضا محوریت اسلام نیز انسان است، و برای رسیدن ب یک معماری بر اساس دیدگاه اسلامی نیز باید انسان را محور قرار داد.
تفاوت کجاست؟!
از دیدگاه غرب یک انسان برای رشدو تعالی در این دنیا از هر چیزی و هر امکاناتی استفاده مینماید تا دنیای خود را به بهترین شکل بسازد. بنابراین همانطور ک دیده میشود محوریت اصلی تفکر غربی انسان دنیوی است. یعنی انسانی ک فقط دنیای مادی خود را دارد. در دیدگاه اسلامی، هدف غایی در این محوریت قرار گرفتن انسان وجود دارد. یعنی انسان، برای رسیدن ب یک زندگی غایی هدف قرار میگیرد و اگر از امکاناتی استفاده مینماید برای رشد متعالی انسان و رسیدن ب یک زندگی دنیوی در مسیر زندگی اخروی وی میباشد. پس همانطور ک آشکار است برای داشتن یک زندگی خوب از دیدگاه اسلامی باید معماری بر اساس پارامترهای اسلام باشد به گونه ای ک معماری آن بنا موجبات رشد افراد در تعامل با آن بنا را فرآهم کند. این ابتدایی ترین خواسته یک فرد مسلمان از یک معماری است ک بر اساس دیدگاه های اسلامی بنا شده است.